بدون عنوان
سلااااااام
سلاااااااام به همگی خیلی خیلی تاخیر داشتمکلی حرف دارم
کلی ناگفته از دخملم نمیدونم از کجا شروع کنم
دخملکم این روزا زبون باز کرده و خیلی چیزا رو با لحن بچه گانه و شیرینش بیان میکنه
کوشان (بابایی)= چی چی
بخوردیگه=بخوووردیه
توپ=دوبه
نکن دیگه=نکن دیه
بوس=بووس
تاب تاب عباسی= تا تا عباسه
اش=اس
لی لی= لی ل(ل دوم با فتحه)
کوه=کو
خورشید=خووشید
ماه=مه
ستاره=سداده
خوک=خوت
پیشی=پیشی
مامان=ماما
بابا=بابا
خاله=خله
زرافه=زبافه
خرسی=حرسی
خرگوش=حرگوسی
گل=گله
پارسا=پارسه
ابر=اا
شیر=شیر
گوسفند=ب ب بافتحه
پسته=پسسه
بده دیگه=بده دیه
اب=ابه
فقط همینا یادمه عزیز
تو این مدت اتفاقات زیادی افتاد که خلاصه برات میگم
اول از همه اردیبهشت ماه که تمام اتفاقای خوب زندگیمون تو این ماه بوده و انشااله هس تو این ماه بازم برای ما یه اتفاق خوب افتاد خدا رو شـــــکر
خرداد ماه ماهی بود که شما دیگ شیرمو نخوردی و من قطعش کردم بماند که چیا سرم اومد
24 تیر ماه برای اولین بار بردمت ارایشگاه و موهاتو اصلاح کردم خیلی قیافت عوض شد و خوشگل بودی خوشگل تر شدی عجقم
امـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا بازم تو تیر ماه بخاطر سهل انگاری من شما اسیب دیدی
یه شب شما رو گذاشتم رو چهار پایه که داروهاتو بدم اما هنوز ننشسته بودی که من ولت کردم با سر افتادی رو قوطی روغن چهار کیلویی که زیر پات بود لثه دندون بالای جلوت یکم خونریزی کرد چونه ات هم قرمز شد خیلی
گریه کردی عزیزم منو ببخش
این عکسم مربوط به زمانیه ک از روتاب افتادی و سرت بخیه خورد
یه شب بهاری
عکسایی که خاله جون فرزانه ازت انداخته
ژستت تو حلقم اوووووووفف
دیووووونه خندشو نیگاجوووووووووووووون
علاقه زیاد به نوشت افزار اینجا داری با دندون پاستلو باز میکنی
یه جمعه ی دیگه -جمعه بازار جویبار دو پرس دل و جیگر
اینم کتابیه که تو راه برگشت از ارایشگاه از کانون برات خریدم نصف حیوونای توشو بلدی
از میمون خیلی خوشت اومده هر وقت به این صفحه میرسیم میبوسیش
این کتابم برات خریدم اما الان مناسب سنت نیسکلا خیلی علاقه مندی به کتاب بعد از یه مدت پارشون میکنی