خاطرات ماه سوم
سلام ب گلم
ب میوه ی زندگیم
ب عزیزترینم
ب لیانا جونم دخمل ناز وشیطون مامان
عزیزم الان تو خواب نازه نیم ساعت پیش ناخن هاتو کوتاه کردم البته وقتی خواب بودی عزیزم توهم راحت
خوابیدی
واما این روزا یه جورایی به علایقت پی بردم
جیغ جیغ میکنی مثلا داری حرف میزنی واگه یکی هم صداتو تقلید کنه
تو بیشتر به کارت ادامه میدی و دوس داری باهات بازی کنن
میذاریمت رو پاهات وایسی یه خورده هلت میدیم به سمت جلو چن تا قدم ب جلو ورمیداری عزیز دلم
وقتی باهم اهنگ گوش میدیم با دستات یک دو سه میگم مثلا داریم ورزش میکنیم اینقدر خوشت میاد که نگوو
میذاریمت تو روروئک اگه برت داریم گریه میکنی با روروئکتم یکی دو قدم ب عقب ورمیداریبعضی وقتا
دستت هم گیر میکنه و گریه میکنی اخه تو هنوز خیلی کوشولویی
........
شبا وقت خوابت که میشه اینقد لج میکنی که از خستگی میخوابی وجالبش اینجاست به هیچ صراطی
هم مستقیم نیستی حتی شیر هم نمیخوری و سرتو برمیگردونی
خواب بعداز ظهرتم خیلی سبکه با کوچکترین صدایی بیدار میشیییییییییییی
الان یکماهه که از گلوت یه صدایی شبیه خ خ میاد اولش تشخیص دکترت برگشت شیر از معده به مری
بود(رفلاکس معده)یه هفته دارو استفاده کردم بهتر نشدی که هیچ بدترم شدی
دوباره بردمت که گفت مشکلت از نای با این صورت که دور نای ماها یه غضروف هست که وقتی نفس
عمیق میکشیم مانع صدا دادنش میشه اما تو عزیزم این غضروفو بطور مادرزاد نداری و به مرور زمان تا
یکسالگی این خ خ کردنات بهتر میشه عزیزدلم انشاا...
گلای کلاهو خاله جون فرزانه برات درستیده این عکسم خود خاله ازت گرفته
این عکس تقریبا دو ماهگیته به اصرار خاله برات گذاشتم
ایجا هم داری دستاتو میخوری جیگرمقربون کله کچلت برم مننننننننننننننننننن
این عکست شبیه عکس بچگیای منه
دیگه برم شام بدرستم تا بیدار نشدی بای بای