لیــــــــــــانای منلیــــــــــــانای من، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

بانوی زیـبـــــــــــــــا

بدون عنوان

سلااااااام سلاااااااام به همگی خیلی خیلی تاخیر داشتم کلی حرف دارم کلی ناگفته از دخملم نمیدونم از کجا شروع کنم دخملکم این روزا زبون باز کرده و خیلی چیزا رو با لحن بچه گانه و شیرینش بیان میکنه کوشان (بابایی)= چی چی بخوردیگه=بخوووردیه توپ=دوبه نکن دیگه=نکن دیه بوس=بووس تاب تاب عباسی= تا تا عباسه  اش=اس لی لی= لی ل(ل دوم با فتحه) کوه=کو خورشید=خووشید ماه=مه ستاره=سداده خوک=خوت پیشی=پیشی مامان=ماما بابا=بابا خاله=خله زرافه=زبافه خرسی=حرسی خرگوش=حرگوسی گل=گله پارسا=پارسه ابر=اا شیر=شیر گوسفند=ب ب بافتح...
4 مرداد 1394

فروردین ماه گل خانوم

هااااااااااااااااااااااااااااییی خوشگلکم  این روزا مامان خیلی سرش شلوغه برا همین دیر به دیر میام اینجا عزیزدلم این روزا عاشق نقاشی با پاستل و مداد رنگی هستی البت روی دیوار هنو از حرف زدن خبری نیس  اما وقتی چیزیو بخوای میای پیشمون و میگی چییییییییی ما هم میگیم چی میخوای تو هم با اداهای خاصت همراه با یه صداهایی با انگشتت چیزی که میخوایو بهمون نشون میدی وقتی میگم بینی ات کو با دستت نشونم میدی و یه فین هم میکنی از بین اعضای بدنت ناف و گردن رو میشناسی البته خیلی وقته من تازه یادم اومد فعلا همینا تا بعد ببینم چیزی یادم میاد..... یه روز خوب بهاری -پارک زندان هشتم فروردین -باغ د...
28 ارديبهشت 1394

بازهم از 93

واااااااااااااییی شرمنده مامانی که نتونستم زودتر ازین اپ کنم خیلی سرم گرمه چیزای دیگه بود ببخش خوشگل من این روزا خیلی خیلی شیرین شدی برامون کم کم دارییم متوجه این میشیم دختر داشتن چه لذتی داره عزیزم هنوز از حرف زدن خبری نیس فقط به گل میگی گووج از میون صداهای حیووونا هم صدای جیک جیک جوجه وهاپ هاپ سگ و ب ب گوسفندو زززززززز صدای زنبور رو خیلی خوب ادا میکنی اما همینم برامون کافیه عاشق گشت وگذاری خوشگلکم قد و وزنتم که هیچ تعریفی نداره و همون لیانا ریزه میزه ی منییییییییییی فعلا همینا یادم بود یه چند تا عکس از23 اسفند 93 لیانا نیایش ستایش و یگانه در حال نشون دادن گل به همبازیهات ...
15 ارديبهشت 1394

ورودت به 18ماهگی واخرین واکسن

سلام سلام به دخمل نازم لیانا جوونم عزیزم امروز وارد 18ماه زندگیت شدی 18 ماهگیت مبارک امروز صبح با بابایی بردیمت مرکز بهداشت برای کنترل قد و وزن که اصلا هیچ تعریفی نداشت از دور سرت راضی بودن وقت واکسن زدن وقتی گذاشتیمت روی تخت دادت رفت هوا تا زمانیکه کارشون تموم بشه گریه میکردی عزیزم الانم اصن از جات نمیتونی پا شیفقط و فقط مثه همیشه گریه و داد و بیداد راه میندازی اروم لالا کردی منم از فرصت استفاده کردم  که بیام و وبتو اپ کنم بخیه خوردن  پیشونی 4 فروردین 94 از روی تاب افتادی البت 10 سانت هم با زمین فاصله نداشت و سرت خورد به لبه تیز ورودی در اتاق  و کلی خون ازن ریخت خیلی گ...
16 فروردين 1394

دومین هفت سین دخملم

سلام  سلام به دخمل نازم لیانای خوشگلم بازم فصل تازگی و طراوت از راه رسید فصل خوبیها فصل زیباییها فصل زیبـــــــــــای بهـــــــــــــــــــــار 93 هم  با خوبیها و بدیهاش رفت...     امسال دومین بهاری بود که  تو پیشمون بودی و چه خوبه بودنت خــــــــــــــدایـــــــــــــــــــــــــــــــا شکرت بابت همه چیز دومین هفت سینمون بدون سبزه سبزمون کوچولو بود فقط عدساش معلومه امسال زمان تحویل سال هممون خواب بودیم البته خودم تا1و30 بیدار بودم که حوصلم سر رفت خوابیدم برا عکس گرفتن اینقد گریه کردی که یه عکس درس حسابی نشد ازت بگیرم دلت ...
12 فروردين 1394

عکسای جامونده از93

این سه تا عکس از عروسی عمو مهران (22بهمن93)که متاسفانه همین سه تاس تو عکس بالا هم در حال گفتن دووووو(عدد دو)هستی تصاویر بالا هم اولین خط خطیهات روی دیواره(28بهمن93) این دو عکس هم یه جمعه ی زمستونیه که رفته بودیم اتلیه اما  بدلیل همکاری نکردن شما باید دوباره بریم عکسای قبلی هم هنوز اماده نشدن ...
7 فروردين 1394

بهار از راه رسید

بهار که می اید دستان باد بوی شکوفه می دهد جوانه های تک درخت باغچه با نوازش نسیم جان میگیرند ارام و اهسته خدایا رویش یک دانه تمام عظمت تورا فریاد میزند   لیانای نازم نوبهارت مبارک ...
1 فروردين 1394